نخستین کلام در همان فرودگاه بر زبانش جاری شد: "من از عواطف
طبقات مختلف مردم تشکر می کنم. عواطف ملت ایران بر دوش من
بار گرانی است که نمی توان جبران کنم...وحدت کلمه رمز پیروزی است.
" صحیفه امام ج6 ص 8 و 9لحظاتی بعد امام راهی مزار شهیدان وطن شد
تا نخستین احترامش را نثار آنان کرده باشد، امام در جوار قطعه شهیدان
انقلاب در میان ابراز احساسات پر شور مردم در جایگاه قرار گرفت:
" ... ما در این مدت مصیبت ها دیده ایم، مصیبت های بسیار بزرگ
و بعض پیروزیها حاصل شد که البته آن هم بزرگ بود. مصیبت زنان جوان
مرده، مردهای اولاد از دست داده، من وقتی چشمم به بعضی از اینها می افتد
سنگینی بر دوشم پیدا می شود که نمی توانم تاب بیاورم... من نمی توانم از
این ملت تشکر بکنم که همه چیز خودش را در راه خدا داد." امام در ادامه
با اشاره کوتاه به چگونگی تأسیس رژیم پهلوی با تصریح بر غیرقانونی بودن آن،
برخی مفاسد و خسارات حکومت پهلوی را بر شمرد، آنگاه اعلام کرد:" من دولت
تعیین می کنم، من تو دهن این دولت می زنم، من دولت تعیین می کنم، من به
پشتیبانی این ملت دولت تعیین می کنم! من به واسطه اینکه این ملت مرا قبول دارد ...!
" در اینجا ابراز احساسات شدید مردم تشویق و کف زدن ایشان موجب شد سخنان امام قطع شود.
جلد 6 صحیفه امام ص 16
و اتفاقات مختلفی تا تاریخ نهم اسفند 1357 رخ داد، امام در این روز به هنگام ترک تهران
و عزیمت به قم خبر داد به زودی شکل حکومت به رفراندوم
توسط مردم گذاشته خواهد شد.
وی تصریح کرد: " آنچه اینجانب به آن رأی میدهم جمهوری اسلامی است.
نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم" و تا تاریخ 12 فروردین 1358 یعنی روز
جمهوری اسلامی ایران، بر طبق مستندات موجود در کتاب صحیفه امام خمینی،
جلد ششم چاپ زمستان 1379، در بیش از 15 مورد امام در سخنرانی های مختلف
در جمع مردم بر رأی مردم به جمهوری اسلامی ایران تأکید می کند (در فاصله یک ماه، 15 مرتبه)
من باب مثال در تاریخ 10/12/1357 در سخنانی در خصوص نتایج مبارزرات
ملت (جلد ششم صحیفه امام ص 276) امام بر جمهوری اسلامی تأکید می کنند:
"همه مردم در آراء آزادند. وقتی رفراندوم اعلام شد، رأی من حکومت جمهوری
اسلامی ایران است. لکن تمام مردم آزادند که آراء خودشان را بنویسند. بگویند ما رژیم سلطنتی می خواهیم، بگویند ما برگشت محمدرضا پهلوی را می خواهیم؛ بگویند که ما رژیم غربی می خواهیم؛ جمهوری باشد لکن اسلامی نباشد." امام در قبل از آن تاریخ هم به انحاء مختلف از تعیین نظام سیاسی مبتنی بر آراء مردم بسیار سخن به میان آورده بود. 21 آبان 1357 فرانسه نوفل لو شاتو در جمع دانشجویان و ایرانیام مقیم خارج از کشور (جلد 4 صحیفه امام خمینی ص 461): " ما می خواهیم یک حکومت الهی باشد موافق میل مردم، رأی مردم، و موافق حکم خدا. آن چیزی که موافق با اراده خداست، موافق میل مردم هم هست."
اداره دولت تابع آراء مردم:
خرداد 1358 قم در جمع اعضای گروه امداد بروجرد جلد 7 صحیفه امام ص 510
اگر حکومتها و دولتها عقل داشته باشند باید از تاریخ عبرت ببرند. که وقتی حکومت پایه قدرتش بر دوش ملت نباشد و ملت با قلبش با آن موافق نباشد. هر چقدر هم قدرتمند باشد نمی تواند پایداری کند. مثال همین حکومت قبلی، کوشش کنید پایگاه ملی برای خودتان درست کنید، گمان نکنید چون صاحب مقام هستید باید بر مردم فشار بیاورید. کاری کنید که دل مردم را بدست بیاورید. پایگاه پیدا کنید در بین مردم، وقتی پایگاه پیدا کردید، خدا از شما راضی است، ملت از شما راضی است، قدرت در دست شما باقی می ماند، مردم پشتیبان شما می مانند.
12 تیر ماه 1358 قم
با مردم خوب رفتار کنید، رژیمهای سابق مردم را از خودشان جدا می دانستند، حکومت اسلام از مردم جدا نیست، از همین مردم و جمعیت است. شما هم از همین مردمید و از همین جمعیتید. کاری کنید که مردم پشتیبان شما باشند. اگر مردم پشتیبان شما باشند این دولت سقوط ندارد.
21 آبان 1357 فرانسه نوفل لو شاتو در جمع دانشجویان و ایرانیام مقیم خارج از کشور (جلد 4 صحیفه امام خمینی ص 493)
امام خمینی در خصوص تعیین نظام سیاسی با آراء مردم می فرمایند: "... باید مردم خودشان یکی را تعیین کنند که او در امورشان دخالت کند؛ هر وقت او را نخواستند، بگویند برو گمشو!... اما اگر بنا باشد که یک نفر آدم را پنج سال، ده سال، هشت سال بگویند که شما بیا در این مملکت رییس جمهور- مثلاً- باش، کارهای مملکت را اداره بکن، خود مردم آزاد یکی را تعیین بکنند، این آدم هرچه هم بد باشد، فکر خودش هست لااقل؛ برای اینکه می گوید خوب من 5 سال دیگر که از رییس جمهوری افتاده ام، وقتی افتادم مردم پدر من را در می آورند؛ اگر به کسی ظلم کرده باشم، اینها پدر من را در می آورند.
اگر جمهوری اسلامی باشد که دیگر واضح است؛ برای اینکه اسلام برای آن کسی که سرپرستی بر مردم را بخواهد بکند، ولایت بر مردم دارد، یک شرایطی قرار داده که وقتی یک شرطش نباش، خود به خود ساقط است؛ تمام است؛ ... اگر یک ظلم، اگر یک سیلی بزند، رئیس جمهور اسلام اگر یک سیلی بیجا به یک نفر بزند، ساقط است؛ تمام شد ریاست جمهوری اش دیگر؛ باید برود سراغ کارش. آن سیلی را هم باید عوضش را بیاید بزند توی صورتش!
تنفیذ رأی ملت:
25 خرداد 1358 در جمع پرسنل نیروی هوایی جلد هشتم صحیفه امام ص 173
میزان رأی ملت است. ملت خودش یک وقت رأی می دهد، یک وقت عده ای را تعیین می کند که به آنها رأی بدهند. آن در مرتبه دوم صحیح است. والا مرتبه اول حق مال خود ملت است. شما خون دادید، خودتان باید تکلیف معین کنید. شمایید همین ملت، همین جوانهای محروم در بازار، ارتش، حوزه و ...اینها باید رأی بدهند. بهانه را کنار بگذارید. از خدا بترسید؛ با ملت شوخی نکنید؛ رأی مردم را هیچ حساب نکنید، مردم را به حساب بیاورید. آقای می گویند ملت بی اطلاع است! من می گویم شما بی اطلاع هستید. اگر ملت بی اطلاع است شما بی اطلاع تر هستید. چرا ملت اطلاع ندارد؟ چرا ملت را تضعیف می کنید؟ چرا اهانت به ملت می کنید؟ در ملت ما همه چیز هست. یکقدری در حرفهایتان تعقل کنید. نگذارید که ملت یکوقت به تنگ بیاید.
نقش مردم در استقلال کشور:
امام خمینی در سخنرانی های مختلف حفظ استقلال کشور را بیشتر حول موضوع وحدت کلمه در بین مردم و لزوم حفظ مردم در صحنه عنوان نموده اند، در ذیل به دو نمونه اشاره می کنم:
آنکه علاقه به این ملت دارد، آنکه علاقه به این کشور دارد، آنکه مخالف اینست که مملکت ما مستقل نباشد، آنکه استقلال مملکت را می خواهد- در هر مسلکی که هست، باید دنبال ملت برود تا پیروز شود. دنبال همین قشر ملت- همین محصلین علوم قدیم و جدید، همین بازاری، همین حمال، همین کارگر، همین دهقان... اینها کشته داده اند، اینها خون داده اند، اینها سهیم هستند. همه سهم مال اینهاست نه مال من و شما که کنار نشستیم و حالا قلم در دست گرفته ایم. تضعیف ملت را کنار بگذارید تا استقلال خودتان را حفظ کنید.
سخنرانی امام در مدرسه فیضیه قم 9 فروردین 58
ما قول می دهیم به شما که در حکومت اسلامی همه و همه آزادند و همه و همه به حقوق حقه خودشان خواهند رسید. فردا همه با هم به پای صندوق می رویم. من خودم می روم پای صندوق و رأی خود را می دهم، همه شما با هم به پیش انشاالله برای درست کردن یک کشور آزاد، یک کشور مستقل! کشوری که برای خودمان باشد.
|